خرس


یک روز یک کشیش مسیحی‌، راهب بودایی، و ملای مسلمان تصمیم میگیرند تا ببینند کدوم توی کارش بهتره... به همین منظور، تصمیم میگیرند که هر کدوم به یک جنگل برند، یک "خرس" پیدا کنند و سعی‌ کنند اون "خرس" رو به...

یک روز یک کشیش مسیحی‌، راهب بودایی، و ملای مسلمان تصمیم میگیرند تا ببینند کدوم توی کارش بهتره... به همین منظور، تصمیم میگیرند که هر کدوم به یک جنگل برند، یک "خرس" پیدا کنند و سعی‌ کنند اون "خرس" رو به دین خودشون دعوت کنند . بعد از مدتی‌، دور هم جمع میشند و از تجربه شون صحبت میکند... اول از همه کشیش شروع به صحبت کرد :"وقتی‌ خرس رو دیدم، براش چند آیه از کتاب مقدس (درباره قدرت صلح، کمک و مهربانی به دیگران) خوندم و بهش آب مقدس پاشیدم. خرس اونقدر شیفته و مبهوت شد که قراره هفتهٔ دیگه اولین مراسم تشریف ش برگزار بشه".
راهبه بودایی گفت: "من خرسی رو کنار یک جوی آب توی جنگل دیدم..براش مقداری از کلمات آسمانی بودای بزرگ موعظه کردم. براش از قدرت ریاضت، تمرکز و قانون کارما) قانون عمل و عکس‌العمل رفتار آدمی‌) صحبت کردم. خرس آنقدر علاقه مند شده بود که به من اجازه داد غسل تعمید بدهمش و براش یک اسم مذهبی‌-بودایی انتخاب کنم".
پس از آن، هر دو به ملای مسلمان نگاه کردند که روی تخت (و در حالی‌ که از سر تا پا بدنش توی گچ بود) دراز کشیده بود. ملا گفت :"هههممم...الان که به گذشته و اون روز فکر می‌کنم، میبینم که شاید نباید کارم رو با "ختنه کردن" شروع می‌کردم".

 

یــــک تـسـت روانشناسی مهم!

 

این تست در سال 2005 پس از 2 سال تحقیق در امریکا انجام شده است

 اداره کل فدرال امنیت امریکا از تمامی نفراتی که در این تست شرکت کرده بودند (نفرات به صورت رندوم از میان افراد جامعه برای این تست انتخاب شده اند) درخواست کرده است تا با نفراتی که جواب سوال را به صورت صحیح داده اند مراوده نداشته و تمامی نفراتی که جواب صحیح داده اند موظفند هفته ای یک بار در محل های از پیش تعیین شده که از سوی پلیس معرفی شده است خود را به ماموران معرفی نمایند.همچنین با تعبیه تجهیزات الکترونیکی پیشرفته کلیه حرکات این افراد در محدوده ای از پیش تعیین شده این افراد که از سوی پلیس معین شده است (شعاع 50کیلومتری از محل سکونت) کاملا تحت کنترل می باشد و افراد برای خارج شدن از این محدوده باید از پلیس با ذکر هدف از رفتن به محلی که بیش از 50 کیلومتر با محل زندگی آنها فاصله دارد هماهنگ نمایند

همچنین پاسخ دهندگان صحیح از زمان انجام تست تحت معاینات شدید روانشناسی هر ماهه شده اند و از مسافرت این افراد به برخی از مناطق کشور آمریکا جلوگیری می شود

چرا؟

اداره امنیت آمریکا این تست را برای جانیان و قاتلان سریالی این کشور نیز انجام داد نتیجه این که 100 درصد افراد جانی و قاتلان سریالی به این تست پاسخ صحیح داده اند بنابراین در علم روانشناسی مبحثی به نام psychopath در خصوص این افراد به بحث گذاشته شد نتیجه اینکه تمام نفراتی که پاسخ صحیح داده اند به طور بالقوه امکان تبدیل شدن به جانی و آدم کش سریالی را دارا هستند. بنابراین فصل مشترک این افراد با قاتلان سریالی همان انگیزه قتل و لذت بردن از خونریزی و ادم کشی می باشد.

تست:

یک زن در مراسم ختم مادر خود، مردی را می بیند که قبلا او رانمی شناخت.

او با خود اندیشید که این مرد بسیار جذاب است.

او با خود گفت او همان مرد رویایی من است.

 و در همان جا عاشق او می شود.

اما هیچگاه از او تقاضای شماره نمی کند و دیگر آن مرد را نمی بیند.

چند روز بعد او خواهر خود را می کشد.

 به نظر شما انگیزه ی او از قتل خواهر خود چه بوده است ؟

جواب در ادامه ی مطلب(برای جلوگیری از تقلب)

ادامه نوشته

نیکوکار

شب‌هاي جمعه كه مي‌شد، لباس سياه و ساده‌اي به تن مي‌كرد، با آن كه خودش پرادو داشت اما سوار پرايد خانمش مي‌شد، مي‌رفت محله‌هاي فقيرنشين اطراف تهران، بدون سر و صدا گوني سنگين را از صندوق‌عقب بيرون مي‌آورد و پشت درِ خانه مي‌گذاشت، زنگ مي‌زد و زود گوشه‌اي پنهان مي‌شد، چند ثانيه بعد زني رنجور و خسته، گوني را برمي‌داشت و داخلش را نگاه مي‌كرد و از خوشحالي جيغ بلندي مي‌كشيد و خدا را شكر مي‌كرد كه بالاخره يك نفر برايش توتال‌كور آورده است.

نویسنده:فرورتیش رضوانیه


توهم

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

براي تجربه كردن توهم آماده شويد:

 

1. روي لينك زير كليك كنيد.

2. سپس روي عبارت "click me to get trippy" كليك كنيد.

3. به مركز صفحه نمايش به مدت 30 ثانيه خيره شويد. آنگاه .....

4. به دستي كه با آن موس را نگه داشته ايد نگاه كنيد بدون آنكه دست خود را حركت دهيد ......


توهم

کشیش

یه روز یه کشیش به یه راهبه پیشنهاد می کنه که با ماشین برسوندش به مقصدش...

راهبه سوار میشه و راه میفتن...

چند دقیقه بعد راهبه پاهاش رو روی هم میندازه و کشیش زیر چشمی یه نگاهی به پای راهبه میندازه...

راهبه میگه: پدر روحانی ، روایت مقدس ؟؟؟ رو به خاطر بیار...

کشیش قرمز میشه و به جاده خیره میشه...

 

چند دقیقه بعد بازم شیطون وارد عمل میشه و کشیش موقع عوض کردن دنده ، بازوش رو با پای راهبه تماس میده...

راهبه باز میگه: پدر روحانی! روایت مقدس ؟؟؟ رو به خاطر بیار!...

کشیش زیر لب یه فحش میده و بیخیال میشه و راهبه رو به مقصدش می رسونه...

بعد از اینکه کشیش به کلیسا بر می گرده سریع میدوه و از توی کتاب روایت مقدس ؟؟؟

رو پیدا می کنه و می بینه که نوشته: به پیش برو و عمل خود را پیگیری کن...

کار خود را ادامه بده و بدان که به جلال و شادمانی که می خواهی می رسی!

نتیجه اخلاقی: اینکه اگه توی شغلت از اطلاعات شغلی  خودت کاملا آگاه نباشی، فرصتهای بزرگی رو از دست میدی!!!

دکلها، وقتی برق قطع است چکار میکنند؟

ایران در گذر زمان

قدری شکیبا باشید تا بارگذاری کامل شود.